در خلوت تنهایی مــــــــــن

دلت که گرفت ، دیگر منت زمین را نکش راه آسمان باز است ، پر بکش

در خلوت تنهایی مــــــــــن

دلت که گرفت ، دیگر منت زمین را نکش راه آسمان باز است ، پر بکش

در خلوت تنهایی مــــــــــن

خدایا! من در کلبه فقیرانه خود، چیزی دارم که تو در عرش کبریائی ات نداری. من چون تو خدائی را دارم ولی تو همچون خودت را نداری!

خدایا !

من چیزی نمیبینم .

آینده پنهان است.

ولی آسوده ام ،

چون تو را می بینم

و تو همه چیز را . . .


خدایا ، آنگونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم

و آنگونه بمیرانم که به وجد نیاید کسی از نبودنم . . .

(کورش بزرگ)

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
نویسندگان

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «لمس کن...» ثبت شده است

لمس کن دلنوشته هایم را

که برایت می نویسم

تا بخوانی و بدانی که چقدرجایت خالیست

تا بدانی آزارم می دهد نبودنت

لمس کن

دلنوشته هایم را که

لمس نشدنی، لخت و عریان است

که ازته قلبم بر قلم و کاغذ می چکد

لمس کن

گونه هایم را که خیس اشک است

لمس کن

لحظه هایم را ...

تویی که نمی دانی من که هستم!

لمس کن

این بی تو بودن ها را

بی تو ماندن ها را

لمس کن

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۱ ۱۶ خرداد ۹۲ ، ۰۹:۴۶
R_Naderi