در خلوت تنهایی مــــــــــن

دلت که گرفت ، دیگر منت زمین را نکش راه آسمان باز است ، پر بکش

در خلوت تنهایی مــــــــــن

دلت که گرفت ، دیگر منت زمین را نکش راه آسمان باز است ، پر بکش

در خلوت تنهایی مــــــــــن

خدایا! من در کلبه فقیرانه خود، چیزی دارم که تو در عرش کبریائی ات نداری. من چون تو خدائی را دارم ولی تو همچون خودت را نداری!

خدایا !

من چیزی نمیبینم .

آینده پنهان است.

ولی آسوده ام ،

چون تو را می بینم

و تو همه چیز را . . .


خدایا ، آنگونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم

و آنگونه بمیرانم که به وجد نیاید کسی از نبودنم . . .

(کورش بزرگ)

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
نویسندگان

۲۰ مطلب با موضوع «عاشقانه» ثبت شده است

 




هدف از ابراز عشق، انجام دادن کاری برای سعادت کسی است که دوستش دارید. پس اگر عاشق کسی هستید، باید زبان صحبت کردن با او را یاد بگیرید...

ما آدم ها به روش های متفاوت نسبت به همدیگر ابراز عشق یا آن را دریافت می کنیم اما اگر نفهمیم که همسرمان چه چیزی را ابراز عشق می داند، میزان موفقیت مان در زندگی زناشویی مان به تدریج کم فروغ می شود و علتش را هم متوجه نمی شویم.

اینجاست که باید زبان عشق همسرمان را یاد بگیریم و بفهمیم. همه زوجین، زبان مشترکی برای درک عشق ندارند. ممکن است زبان محبت شما با همسرتان متفاوت باشد و از این مساله غافل باشید. ممکن است زبان محبت شما، هدیه گرفتن و زبان محبت همسرتان صرفا تایید کردن باشد. خیلی از مردان با کارهایی مانند تعمیر میز شکسته آشپزخانه، علاقه خود را به همسرشان نشان می دهند؛ در صورتی که زنان با بیان کلمات، این کار را می کنند. بالاخره زنان و مردان راه های متفاوتی برای بیان احساسات خود دارند. پس به شکلی که همسرتان از طریق آن ابراز احساس می کند، احترام بگذارید.


● زبان اول؛ تایید و تشویق
شاید همسر شما از آن دسته افرادی باشد که دوست دارد با تاییدکردنش به او ابراز علاقه کنید. به عنوان نمونه، برای اینکه شب ها کیسه زباله را بیرون از خانه می برد، از او تشکر کنید. اما توجه داشته باشید که این تشکر شما باید به شیوه ای درست باشد: "ممنونم از اینکه کیسه زباله را بردی"؛ نه اینکه: "حالا که داری کیسه زباله رو می بری، تازه بوی بدش بلندشده!" بهتر است که لحن سخن تان طعنه آمیز نباشد. به یاد داشته باشید که تشویق ها، همگی بر ارزشمندی همسرتان صحه می گذارند و رابطه ای نزدیک و صمیمی بین تان خلق می کنند.

با استفاده از کلام تاییدآمیز به طور شفاهی از همسرتان تعریف کنید و از اینکه برای شما کاری انجام داده، قدردانی کنید. صمیمانه به حرف هایش گوش دهید و تمام تلاش تان را برای تحقق آرزوها و اهدافش به کار برید. اگر روی نقاط ضعف همسرتان تکیه کرده اید، حتما مساله را هرچه زودتر حل و فصل کنید. هرگز با تحکم یا تهدید، درخواست یا پیشنهاد خود را منعکس نکنید و بدانید که راه های ارتباط کلامی پرمهر بسیاری وجود دارند. فهرستی از نکاتی را که همسرتان می پسندد، تهیه و بر اساس آن فهرست، از او تعریف کنید
.

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۲ ۳۱ شهریور ۹۲ ، ۰۹:۵۳
R_Naderi

 
زندگی چه می گوید؟
 
جواب را در اتاقم پیدا کردم،
 
سقف گفت : اهداف بلند داشته باش!
 
پنجره گفت : دنیا را بنگر!
 
ساعت گفت : هر ثانیه با ارزش است!
... 
آیینه گفت : قبل از هر کاری به بازتاب آن بیندیش!
 
تقویم گفت : به روز باش!
 
در گفت : در راه هدف هایت سختی ها را هُل بده و کنار بزن!
 
زمین گفت : با فروتنی نیایش کن!
.
.
.
.
و در آخر، تخت خواب گفت : ولش کن بابا بگیر بخواب 
 
 
۱۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۹۲ ، ۰۹:۲۵
R_Naderi

 

اینگونه نگاه کنید...

هیچ کس کامل نیست...

مرد را به عقلش نه به ثروتش

زن را به وفایش نه به جمالش

دوست را به محبتش نه به کلامش

عاشق را به صبرش نه به ادعایش

خانه را به آرامشش نه به اندازه اش

اتومبیل را به کاراییش نه به مدلش

۷ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۲ ، ۰۹:۴۶
R_Naderi

یک وقت هایی فکر میکنم مرد بودن چقدر می تواند غمگین باشد.
هیچ کس از دنیای مردانه نمی گوید.
هیچ کس از حقوق مردان دفاع نمیکند.
هیچ انجمنی با پسوند"... مردان" خاص نمی شود.
مردها نمادی مثل رنگ صورتی ندارند.
این روزها همه یک بلندگو دست گرفته اند و از حقوق و دردها و دنیای زنان می گویند.
در حالی که حق و درد و دنیای هر زنی یکی از همین مردها است.
یکی از همین مردهایی که دوستمان دارند.
وقتی میخواهند حرف خاصی بزنند هول می شوند. حتی همان مردهایی که دوستمان داشتند ولی رفتند...
یکی از همین مردهای همیشه خسته.
از همین هایی که از 18 سالگی دویدن را شروع میکنند. و مدام باید عقب باشند.
مدام باید حرص رسیدن به چیزی را بخورند.
سربازی، کار، در آمد، تحصیل... همه از مردها همه توقعی دارند.
باید تحصیل کرده باشند. پولدار، خوشتیپ، قد بلند، خوش اخلاق، قوی... و خدا نکند یکی از این ها نباشند...

ما هم برای خودمان خوشیم! مثلا از مردی که صبح تا شب دارد برای درآمد بیشتر و برای فراهم کردن یک زندگی خوب برای ما که عشقشان باشیم به قولی سگ دو می زند، توقع داریم که شبش بیاید زیر پنجره مان ویولون بزند و از مردی که زیر پنجره مان ویولون می زند توقع داریم که عضو ارشد هیات مدیره ی شرکت واردات رادیاتور باشد.

۷ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۲ ، ۱۳:۰۱
R_Naderi

 

 
  مشاعره زیبای حمید مصدق و فروغ فرخزاد

”’حمید مصدق خرداد 1343″
تو به من خندیدی و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلود به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز،
سالهاست که در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تکرار کنان می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق در این پندارم
که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت…ناراحت

*****
“جواب زیبای فروغ فرخ زاد به حمید مصدق”

من به تو خندیدم
چون که می دانستم
تو به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدی
پدرم از پی تو تند دوید
و نمی دانستی باغبان باغچه همسایه
پدر پیر من است
من به تو خندیدم
تا که با خنده تو پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم
بغض چشمان تو لیک، لرزه انداخت به دستان من و
سیب دندان زده از دست من افتاد به خاک
دل من گفت: برو
چون نمی خواست به خاطر بسپارد، گریه تلخ تو را….
و من رفتم و هنوز سالهاست که در ذهن من آرام آرام
حیرت و بغض تو تکرار کنان
می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق در این پندارم

که چه می شد اگر باغچه ی خانه ی ما سیب نداشت...
۹ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۲ ، ۱۲:۵۶
R_Naderi

 


آنان که تجربه های گذشته را به خاطر نمی آورند محکوم به تکرار اشتباهند.

از میان کسانی که برای دعای باران به میعادگاه می روند تنها کسانی که با خود چتر می برند به کارشان ایمان دارند.

پیچ های جاده آخر جاده نیستند مگر این که خودت نپیچی.

وقتی به چیزی می رسی بنگر که در ازای آن از چه گذشته ای.

آدم های بزرگ شرایط را خلق می کنند و آدم های کوچک از آن تبعیت می کنند.

آدم های موفق به اندیشه هایشان عمل می کنند اما سایرین تنها به سختی انجام آن می اندیشند.

گاهی خوردن لگدی از پشت، برداشتن گامی به جلو است.

هرگز به کسی که برای احساس تو ارزش قائل نیست دل نبند.

۹ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۲ ، ۱۱:۵۰
R_Naderi

این لحظات زیبای عاشقی را از من نگیر.
بگذار عاشق بمانم ، این قلب عاشق را از من نگیر.
دستهای گرمت را از من جدا نکن.
بگذار دوستت داشته باشم مرا در به در این دنیای بی محبت نکن.
می خواهم از عشق تو بمیرم.
بگذار بمیرم مرا پشیمان از این عاشق شدن نکن.
خیلی دوستت دارم ، این کلام مقدس را باور کن .
از ته دل دوستت دارم ، این دل عاشقم را تنهایی در این گرداب زندگی رها نکن.
می خواهم در کنار تو باشم و با عشق تو زندگی کنم.
دل من عاشق تو هست ، مرا دلتنگ لحظه دیدار نکن.
دلم میخواهد تنها برای من باشی و قلبت تنها برای من بتپد.
قلب من برای تو ، این قلب بی طاقتم را زیر پاهایت له نکن.
این لحظات زیبای عاشقی را از من نگیر.
بگذار در عشق تو بسوزم ، آب سرد بر روی آتش عشقم نریز.
مرا تنها نگذار و در سیلاب ناامیدی رها نکن.
به خدا خیلی دوستت دارم ، مرا پشیمان از این عاشق شدن نکن.
تا ابد با من بمان و مرا دوست داشته باش ، مثل آن سنگدلان با ما بی وفایی نکن.
لیلای این مجنون خسته و دلشکسته باش ، این احساسات عاشقانه ام را پاره پاره نکن.

۱۴ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۱۹ تیر ۹۲ ، ۱۳:۲۹
R_Naderi

 

 

 

 

گاهی مسیر جاده به بن بست میرود
گاهی تمام حادثه از دست میرود
گاهی همان کسی که دم از عقل میزند
در راه هوشیاری خود مست می رود
گاهی غریبه ای که به سختی به دلنشست
وقتی که قلب خون شده بشکست می رود
اول اگرچه با سخن از عشق آمده
آخر خلاف آنچه که گفتهاست می رود
وای از غرور تازه به دوران رسیدهای
وقتی میان طایفه ای پست می رود
هر چندمضحک است و پر ازخنده های تلخ
بر ما هر آنچه لایقمان هست می رود
گاهی کسی نشسته که غوغا به پا کند
وقتی غبار معرکه بنشست میرود
اینجا یکی برای خودش حکم می دهد
آن دیگری همیشه به پیوست می رود
این لحظه ها که قیمت قد کمان ماست
تیریست بی نشانه که از شست میرود
بی راهه ها به مقصد خود ساده می رسند
اما مسیر جاده به بن بست می رود 

۱۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۲ ، ۰۹:۴۹
R_Naderi

پرسیدم ...
چطور ، بهتر زندگی کنم ؟ 
با کمی مکث جواب داد :
گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر ،
با اعتماد ، زمان حالت را بگذران ،
و بدون ترس برای آینده آماده شو .
ایمان را نگهدار و  ترس را به گوشه ای انداز  .
شک هایت را باور نکن ،
وهیچگاه به باورهایت شک نکن .
زندگی شگفت انگیز است ، در صورتیکه بدانی چطور زندگی کنی .
پرسیدم ،
آخر .... ،
و او بدون اینکه متوجه سؤالم شود ، ادامه داد :
مهم این نیست که قشنگ باشی ... ،
قشنگ این است که مهم باشی ! حتی برای یک نفر .

۱۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۲ ، ۱۱:۵۷
R_Naderi

کنــارت هستند ؛ تا کـــی !؟

تا وقتـــی که به تو احتــیاج دارند …

از پیشــت میروند یک روز ؛ کدام روز ؟!

وقتی کســی جایت آمد …

دوستت دارند ؛ تا چه موقع !؟

تا موقعی که کسی دیگر را برای دوســت داشـتن پیــدا کنـند ….

میگویــند : عاشــقت هســتند برای همیشه نه ……

فقط تا وقتی که نوبت بــــــازی با تو تمام بشود !

و این است بازی باهــم بودن … !!!

 
 
 
۲۲ نظر موافقین ۷ مخالفین ۱ ۰۱ تیر ۹۲ ، ۱۰:۰۵
R_Naderi